وسوسه ذهنی
چرا در حین مسیر ترک ما دچار وسوسههای ذهنی میشیم دلیل علمی این رفتار اینه که شما قبلاً از طریق تخیل و تصویرسازی به لذت جنسی رسیدید و بعد از اون هر موقع که شما میلی پیدا کنید به سمت موضوعات جنسی تخیل شما فعال میشه این پدیده دقیقاً همون پدیده شرطی سازی هستش اگر پدیده شرطی سازی یادتون باشه یک محرک که اصلاً هیچ ربطی به محرک اصلی ما نداره چیزی مثل تخیل اما زمانی که برای چند بار ازش به عنوان محرک استفاده بشه تبدیل به محرک ما میشه و باعث میشه وسوسههای ذهنی دلیل این وسوسهها خود شما هستید نه محیط اطرافتون بعضیا فکر میکنند اگر در مقابل محرکها قرار نگیرند برای مثال از محیطهایی که همچین مسائلی داخلش فاصله بگیرند کاهش وسوسه ذهنی بشه یا اگه برای کل روزشون کار کنند و برنامهریزی داشته باشند میتونن همچین وسوسههایی رو کنترل کنند اما وسوسههای ذهنی با عوامل محیطی فقط شدت پیدا میکنه دلیل اصلی وسوسههای ذهنی خود شما هستید این وسوسهها داخل ذهنتونه نه محیط اطراف محیط اطراف فقط مشکل شما را تشدید میکنه نه اینکه عامل ایجادشون باشه برا همینه افرادی که در اصل تلاش میکنند از محرکها فاصله بگیرند فرار کنند یا حذفشون بکنند همون کسانی هستند که بیشترین شکست رو در این مسیر میخورند
چرا شکست میخورند ؟
چون ممکنه اینها عاملهای محیطی رو کنترل کرده باشند ، ولی عاملی که داخل ذهنشون هست هنوز پابرجاست این عامل هم با برنامهریزی برای کل روز دور بودن از محرک فرار از محرک یا کنترل افکار شکل نمیگیره بلکه فقط یک کمک کننده در این مسیره ممکنه شما از محرک فاصله بگیرید برای ترکتون کمک بکنه ولی هیچ وقت همچین راهکاری رو به عنوان عامل اصلی نمیشه در نظر گرفت چون ک به طور کامل حذف نمیشه بلکه فقط بخشی از اون حذف میشه اگر محرک رو به دو بخش محیطی و ذهنی تقسیم کنیم متوجه میشید که شما کنترلی نیروی محرکهای ذهنی ندارید و فقط میتونید محرکهای محیطی رو کنترل کنید من از شما میپرسم اگر فردی محرکهای محیطیش رو کنترل بکنه و ازشون دور باشه آیا میتونه افکارشم کنترل بکنه اصلاً امکان کنترل افکار وجود داره یعنی شخصی رو شما دارید که بتونه برای یک مدت طولانی تمام افکارش رو کنترل بکنه همچین چیزی وجود نداره ما در بخش بعدی خدمتتون میگیم که به جای اینکه شما بیاید از محرک فرار کنید یا کنترلش کنید اون رو بپذیرید و نسبت بهش هیچ واکنشی نشون ندید بلکه میتونید همچین وسوسههایی رو مدیریت کنید و بهشون جهت بدید داخل ذهنتون این کار باعث میشه بدون اینکه شما سختی بکشید بدون استفاده از اراده یا روشهای دیگه وسوسههای ذهنی نادیده گرفته بشن نه اینکه حذف بشن وسوسههای ذهنی هیچ وقت حذف نمیشن فقط ممکنه شما نادیدهشون بگیرید و بدون اهمیت ولشون کنید
یادتون باشه :
اگر با وسوسه های ذهنی مبارزه کنید زیاد میشن
اگر بخواین فراموش کنید بیشتر دارید بهشون اهمیت میدید
دقیقا مثل قانون مورفی ، از هرچی بترسی سرت میاد
قانون مورفی :
هر فردی امکان دارد بارها در شرایطی قرار گرفته باشد که در آن کارها خوب پیش نرفته و زندگی روی خوش خود را به او نشان نداده باشد. طبق قانون مورفی در هر حالتی که احتمال خراب شدن یا خطا رفتن باشد حتماً روزی این اتفاق میافتد. باید بگوییم که این قانون از تمایل ما به تمرکز کردن روی اتفاقهای منفی و نادیده گرفتن رویدادهای مثبت ناشی میشود.
چه کار کنیم ؟
تنها راه کنترل وسوسه ذهنی اهمیت ندادن بهشون هستش ، وسوسه های ذهنی را اگر یک سگ در نظر بگیرید ، اگر شما به واق واق سگ واکنشون بدید .
احتمال اینکه دنبال شما بیوفتن یا تحریک بشن بیشتره
فقط ، فقط : اهمیت ندید و از کنارشون بگذرید
البته این نیاز به تمرین داره که میتونید در برنامه ریزی برای ترک واردش بکنید
البته در ادامه روش هایی برای ترک گفته خواهد شد که اصلا در اون ها وسوسه ذهنی به سراغ شما نمیان